چطور تو هر مهمونی با یه نگاه، خودت رو ستاره مجلس کنی؟

همه‌چی از یه دعوت‌نامه شروع شد.
نازلی تو واتساپ نوشت: «مجید، شنبه شب تولد پریاست، بیا ولی لطفاً این بار دیگه اون تیشرت زردت رو نپوش!»
منم خندیدم و با خودم گفتم: «باشه، ولی نمی‌دونه با چی دارم می‌رم… با نگاه مرگبار!»

رسیدم جلوی در، عطرمو زدم، موهامو یه دستی دادم بالا.
لباسم ساده بود. مشکی. ولی همه‌چی به جا.
زنگ رو زدم. در باز شد. صدای موزیک می‌اومد، مهمون‌ها می‌خندیدن، بوی پیتزا و عشق پیچیده بود تو فضا.

رفتم تو.
دخترا دور میز کیک بودن، پسرا دور میز چیپس.
منم رفتم سمت یخچال، یه لیوان نوشیدنی برداشتم و تکیه دادم به دیوار.
همین‌طوری که لیوانو مزه می‌کردم، نگام خورد بهش…
موهای بلند، رژ لب قرمز و نگاهی که انگار می‌خواست یه چیزی بگه ولی روش نمی‌شد.

اینجا بود که عملیات “ستاره شدن” شروع شد.

نه رفتم جلو، نه لبخند زدم، فقط یه نگاه آروم…
طوری که بفهمه دیدمش، ولی شک کنه واقعاً دیدمش یا نه!
بعد یه لبخند خیلی ریز… فقط به اندازه یه پلک، که اگه دقیق نگاه نکنی، متوجه نمی‌شی.
بعدش برگشتم سمت نوشیدنی‌م، انگار اصلاً هیچی نشده.

دو دقیقه نگذشته بود که دیدم از گوشه چشم داره نگام می‌کنه.
منم دوباره یه نگاه خیلی ریلکس، یه کم سرم کج، یه کم لبم جمع، نگاه کردم…
لبخند زد.

تموم شد. ستاره شدن همین بود. نه فریاد، نه دنس‌پارتی، فقط یه نگاه درست.

آخر شب، اومد گفت:
«تو اون نگاهتو از کجا آوردی؟»
گفتم:
«از انباریِ عشق! زیر خاکیِ دلبریه… فقط وقتی لازمه استفاده می‌کنم!»

نتیجه‌گیری قر و فری:

اگه می‌خوای تو مهمونی بدرخشی، لازم نیست داد بزنی یا وسط سالن چرخ بزنی.
کافیه بلد باشی درست نگاه کنی. نگاهت باید انگار قصه داشته باشه… قصه‌ای که فقط یه نفر باید کشفش کنه.

و یادت باشه:

ستاره‌ها هیچ‌وقت نمی‌پرن وسط آسمون، فقط کافیه نور بندازی روشون.

نیرو گرفته از مجید و openai

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا